آقایامین می فرمایند :هر چقدر دانش ما نسبت به مسئله نیروی محبت درونی بیشتر بشود خیلیدر رو به رو شدن با مسائل زندگی به ما کمک می کند معمولاً اتفاقاتی که خیلی به انسانضربه می زند می تواند سازنده هم باشد و می تواند باعث جهش شود اصولاً فرآیند های جداسازییا از یک مرحله به مرحله دیگر حرکت کردن ،یک وقت هایی دچار تکانه شدید می شود هر انسانیبر اساس اندوخته درونی خود با آن مسئله رو به رو میشود، زندگی در اکثر مواقع پیش بینی‌هایی که انسان می کند نیست، یک وقت هایی اتفاقاتی می‌افتد که به ظاهر دردناک هستندولی انسان اگر در صراط مستقیم حرکت بکند اگر اتفاقی برایش بیفتد مانند از دست دادنمال برایش خیر است در صراط مستقیم قرار داشتن صرفاً با اعمال انسان مشخص نمی‌شود بلکهبه قلب انسان است که آیا دنبال منفعت خودشاست یا خیر، دوست داشتن به انسان احساس انرژی و انگیزه و توان حرکت می دهد و لذت بخشاست و پاسخش نیز مکمل آن است خداوند زمین و آسمان را آفرید و هفت آسمان را بنا کردو عرش را بر بالای آن بنا کرد و او است که با علم خود بر آن احاطه دارد، درجه خلوصو درجه تکاملی یک موجود وقتی زیاد می شود ارزشش نیز زیاد می شود، مثلا اورانیوم کهبرای سلاح و بمب استفاده میشود باید خلوصش ۲۳۵ باشد وقتی اورانیوم با خلوص بالا بهدست می آید قیمتش خیلی زیاد است و در مقایسه با طلا خیلی بالاتر است اما یک چیزی مثلاورانیوم وقتی خالص می شود در دو جهت به کار می رود، هم تخریب مثل ساخت بمب، هم درجهت مثبت برای تولید برق محبت هم در انسان همین طور است و تفاوت مخلوق است، طبقه پنجمبا طبقه چهارم خلوص فرق می کند و باید درجه خلوص بالا برود، به عنوان مثال ف طلاباید ذوب شود و دمای ذوب را تجربه کند و آن ف هایی که به آن چسبیده اند در دمایکمتر جدا بشوند و خلوص انجام شود این مرحله برای آلیاژ با گرما و حرارت زیاد همراهاست اما برای انسان ،با گذراندن آزمایش های زیاد و سوختن وارد این فرایند جداسازی وخلوص میشود تزکیه اصولا دردناک است و با درد همراه است مثل زایمان که با درد همراه است ولی باعث زایش وخلق جدید می شود تشابه بین بزرگان و افرادی که در تاریخ نامشان به خاطر قساوت ها ماندگارشده این است که همراه درد و رنج بوده است مثل هیتلر شکسپیر مثل پیامبران ولی نتیجهکاملاً متفاوت است و تفاوت اصلی آن در نگاه است و این رنج می تواند به گنج تبدیل شودیا می تواند به مصیبت تبدیل شود، ولی برای خالص شدن اامی است، بعضی ها ممکن است که خودشان را بی ارزش تصور کنند نمی توانند بهرنج هاشان غلبه کنند و بعضی ها ممکن است احساس گناه کنند و به تاریکی بروند و به سلاحمخرب برای خود و دیگران تبدیل شوند، انسانی که می‌تواند از این رنج ها عبور کند، بهمرحله بعدی صعود پیدا می کند و آن فرآیند خالص سازی ،شخص را به فردی قدرتمند برای خودشو دیگران تبدیل می کند آن چیزی که به انسان کمک می کند جهان بینی و بالا بردن دانشهستی وجود آدم است، آقای مهندس دژاکام می فرمایند ورزش کنید و جسم و روان خود را آرامکنید زیرا ناامیدی و یاس شما را از بین می برد و توکل و ایمان به خداوند شما را حفظمی کند، گاهی اوقات صفحه سفید یک نفر را ول می کنیم و زوم می کنیم بر روی نقطه سیاهآن هزاران هزار نعمت خداوند به ما داده است اما نمی بینیم و فقط چیزهای منفی را میبینیم و این گونه خودمان در رنج و عذابیم خداوند هیچ موجودی را بدون عیب و ایراد خلقنکرده است چون در خلقت انسان هم منفی وجود دارد هم مثبت، و نباید بدی های دیگران رادید، شما نمی توانید انسانی را پیدا کنید که مجموعه ای از فضایل باشد و نقطه تار ومنفی نداشته باشد آقای امین می فرمایند: زمانی که بین مراحل طبقات می خواهد تغییریانجام بشود، مثل بازی کامپیوتری می ماند شما اگر می خواهید وارد مرحله پنجم بشوید بایدبه دیو مرحله چهارم غلبه کنید آن دیو، ملاک خلوص هر انسانی است که اگر به آن مرحلهبرسد می‌تواند از آن فاز عبور کند ثروت هر انسان محبتی است که در درون قلبش است محبت باران رحمتی و یا آبی است که به درجه خلوص رسیدهاست، آب چشمه به علت خلوص بالا شفاف است، اصولاً هر انسانی که می خواهد محبت را عمیقتر بشناسد باید مرحله نابودی را پشت سر بگذارد،برای رفتن از یک مرحله محبت کم به مرحلهمحبت بالاتر تخریب ساختار شرط لازم است ولی شرط کافی نیست شرط کافی دانش و جهان بینیاست که کمک می کند فرد از خرابی جان سالم به در ببرد تفاوت انسان ها در رسیدن به قدرتو انجام ندادن مشخص می شود مثل پیامبر اکرم(ص) که می توانست طبق قوانین اسلام عمل کندو قصاص کند ولی نکرد ساختار معیوب باید خراب شود، سیستم ایکس باید خراب شود، یا بااعتیاد ناآگاهانه یا به روش ایکس، باید آن ویرانه خراب شود آن وقت می تواند جهش پیداکند به ساختار بالاتر، اگر دانش مکمل وجود داشته باشد شخص صعود پیدا می کند اگر نداشتهباشد در تاریکی سرگردان می ماند عشق به کلام صوت و داشتن نیست، شما هر کسی را که دوستداری نمی توانی مجبور کنی او هم شما را دوست داشته باشد ،می توانی اسیرش کنی تا درخدمت باشد اما دوست داشتن نیست اگر کسی می خواهد به درجه خلوص دوست داشتن برسد سختیزیاد دارد ولی چیزی که به دست می آورد بهایی ندارد و نمی توان برایش قیمت تعیین کرد.
تهیه:همسفر مولود
ویرایش:همسفر زینب
گفت‌وگو با مهندس دژاکام (در باب دستور جلسه d.sap)
انسان ,کند ,مرحله ,خلوص ,مثل ,ولی ,می کند ,است که ,است و ,می تواند ,که به
درباره این سایت